« ابتدا در فاصله 4 متری او بایست و با صدای معمولی، مطلبی را به او
بگو. اگر نشنید، همین کار را در فاصله 3 متری تکرار کن. بعد در 2 متری و
به همین ترتیب تا بالاخره جواب بدهد. »
آن شب همسر آن مرد در آشپزخانه سرگرم تهیه شام بود و خود او در اتاق
پذیرایی نشسته بود. مرد به خودش گفت: الان فاصله ما حدود 4 متر است. بگذار
امتحان کنم.
سپس با صدای معمولی از همسرش پرسید:
« عزیزم ، شام چی داریم؟ »
جوابی نشنید بعد بلند شد و یک متر به جلوتر به سمت آشپزخانه رفت و همان
سوال را دوباره پرسید و باز هم جوابی نشنید. بازهم جلوتر رفت و به درب
آشپزخانه رسید. سوالش را تکرار کرد و بازهم جوابی نشنید. این بار جلوتر
رفت و درست از پشت همسرش گفت:
« عزیزم شام چی داریم؟ »
و همسرش گفت:
« مگه کری؟! » برای چهارمین بار میگم: « خوراک مرغ » !!